ستاره باران

تو که چشم هات خیلی قشنگه

درست ساعت یک و چهل و یک دقیقه نیمه شب وقتی خسته ای و دلت خواب میخواد ولی داری مقاومت میکنی که نخوابی یادت میفته دوست داری بنویسی ، از چی؟ از اینکه عشقت خونشون خوابیده ، از اینکه یه مرحله به عروسیت نزدیکتر شدی از اینکه ترسیدی از همخونه شدن با عشقت و اینکه چیکار باید بکنی؟

من همون آدمم که وقتی خونه های دو نفره ی دوستامون میدیدم دلم میخواست ما هم با هم باشیم؟

همه اینارو ولش ، چشمات خیلی خوشگلن عشقم :*

به نو پایی اینجا توجه نکن ! نویسنده اش سال هاست که در این کار است!هرچند که نوشته هایش نابالغ است.

اینجا یک صفحه مجازی نیست بلکه صفحه ای از دل نویسنده است که دوست دارد همراه داشته باشد.

اگر از اینجا گذر کردی و خطی از دل نوشته هایش را خواندی ، یادگاری ای برای او بگذار ...
Designed By Erfan Powered by Bayan