ستاره باران

31

این تعطیلات هم گذشت و من موندم و یک عالمه درس و مشق که شب امتحان نابودم میکنن ...
منی که متنفرم از اراته ، به دلیل کثرت بیش از حد عمومی ها تو ترم آخرم مجبور به کنفرانس دادن شدم
یکی اش را گردن دوستم انداختم و خودم فقط پاور درس کردم که نمیدونم استاد عقده ایمو چند میده دوتای دیگه رو هم هیچ گریزگاهی نداره و مجبور به کنفرانسم :|


همیشه با خودم میگفتم اگر روزی آن اتفاق که نباید بیفتدد ، افتاده باشد چه می شوم ؟؟ چه کار میکنم؟ الان میبینم که هرچی بشه ادامه میدم زندگی رو ...

30

بعدِ یک ماه و نیم اومدم خونه ... 

درس دارم اونم از نوع خیلیش ولی حوصله خوندنم صفره -_-
به نو پایی اینجا توجه نکن ! نویسنده اش سال هاست که در این کار است!هرچند که نوشته هایش نابالغ است.

اینجا یک صفحه مجازی نیست بلکه صفحه ای از دل نویسنده است که دوست دارد همراه داشته باشد.

اگر از اینجا گذر کردی و خطی از دل نوشته هایش را خواندی ، یادگاری ای برای او بگذار ...
Designed By Erfan Powered by Bayan