ستاره باران

ارشدانه

سال قبل بعد کلی پرس و جو و ... برا ارشد ثبت نام کردم ولی چون ورودی بهمن ماه هستم میدونستم که اگه قبول شمم نمی تونم برم چون برا ترم 8 ، 22 واحد ناقابلم مونده بود!

به اصرار پدر جانم به صورت آزمایشی ثبت نام کردم و 40 هزار ناقابلم به فنا رفت!

موقع امتحانم دانشگاه بودم و فک میکردم تو همون شهر دانشگاهیم امتحانو میدم ولی از لطف کافی نت چی محترم تو شهر نزدیک شهر خودم افتادم که با شهر دانشگاهمم دو ساعت فاصله داشت!

اولش نمی خواستم برم ولی باز با اصرار پدر جان قرار شد یک روز قبل امتحان برم پیش دوستم که تو اون شهر خوابگاهی بود و فرداش امتحانو بدم!

دو روز قبله امتحان یهو به فکرم افتاد که قراره از چی امتحان بدم؟ اصلا چن تا دفترچه داره ؟ چن تا سواله؟ از کدوم درساس O_o

یه سرچی تو نت کردمو تازه فهمیدم چه خبره:دی

با کلی دردسر رفتم اون شهرو کلی هم به دوستم زحمت دادم و ساعت 7 راهی حوزه امتحانی شدم ! نمیدونم چند تا سوال بود ولی 4 ساعت باید سر امتحان میبودم ولی تو یه ساعت یه دور دفترچه رو خوندم و فقط 20 تا سوالو جواب دادم !یه ساعت بعدشم خوابیدم که گفتن میتونین برین :دی

منم زودی جمع و جور کردم برگشتم پیش دوستم ... بعده یه ساعتم سوار اتوبوس شدمو برگشتم ! تو راه که از جلو همون حوزه امتحانی رد میشدم هنوز یه ساعت از امتحان مونده بود ولی من داشتم برمیگشتم :دی

وقتی ام نتایجو اعلام کردن تو 7 تا شاخه 6 تاشو سراسری مجاز بودم در صورتی که فقط یه درسو 20 درصد زده بودم بقیش یا صفر بود یا یک یا منفی :نیش (کارنامه ام)

انتخاب رشته هم فقط پیام نور و شبانه زدم که اگه قبول شدم برا سال بعد مشکلی نباشه ...

فردا هم که نتایجو میدن ... نمیدونم قبول میشم یا نه :دی

شیلنگ

امروز قرار بود مامانم بره مراسم پاتختی ! لباساشو بهم داد که با دست بشورمش ! منم قشنگ شیلنگ و اینارو راه اندازی کردم شروع کردم 

بعده 5 دیقه :

من : مامان اپل لباست افتاد!

مامان : چی؟؟ کلا افتاد؟ باشه !

بعده 5 دیقه :

من: مامان مرواریدشم افتاد !

مامان : چیییییییی؟ باشه خودت میچسبونیش!

بازم بعده 5 دیقه!

من : مامان این لباست چرا اینجوریه؟ هر دفه یه چیزیش میفته! الانم دکمه اش افتاد ..

مامان : ...


تا حالا تجریه شیلنگ داشتین؟ نمیدونید چی جاشو خوب میکنه؟

خیال راحت

خیال راحت یعنی بعد از رفتن مهمونا جلوی تلویزیون دراز بکشیو و انواع اقسام خوراکیارو بذآری کنارت و نوش جان کنی

خیال راحت ینی بعده امتحانی که فکر میکردی فقط کار خدا و پیغمبره که پاس شی ولی استادش اونقد مرد باشه که فقط سوالای آسون و واضحو بده و تو نه تنها نیوفتاده باشی بلکه یه نمره خوبم بگیری

خیال راحت یعنی رسیدن مامان بابات وقتی تو خونه تنهایی و صداهای عجیب غریب میاد

خیال راحت یعنی خوشحالی خواهر بزرگترت

خیال راحت یعنی سلامتی مامان و بابات 

و در آخر خیال راحت یعنی نگران این نباشی که شب که سرتو میذاری رو بالش آیا بیدار میشی یا نه ...!


+ داری ستاره بارون می کنی شبآی غمگین منوووو :)

بآشه قبوله هرچی که تو بگی فقط نرو ...


۱ ۲
به نو پایی اینجا توجه نکن ! نویسنده اش سال هاست که در این کار است!هرچند که نوشته هایش نابالغ است.

اینجا یک صفحه مجازی نیست بلکه صفحه ای از دل نویسنده است که دوست دارد همراه داشته باشد.

اگر از اینجا گذر کردی و خطی از دل نوشته هایش را خواندی ، یادگاری ای برای او بگذار ...
Designed By Erfan Powered by Bayan