ستاره باران

شیلنگ

امروز قرار بود مامانم بره مراسم پاتختی ! لباساشو بهم داد که با دست بشورمش ! منم قشنگ شیلنگ و اینارو راه اندازی کردم شروع کردم 

بعده 5 دیقه :

من : مامان اپل لباست افتاد!

مامان : چی؟؟ کلا افتاد؟ باشه !

بعده 5 دیقه :

من: مامان مرواریدشم افتاد !

مامان : چیییییییی؟ باشه خودت میچسبونیش!

بازم بعده 5 دیقه!

من : مامان این لباست چرا اینجوریه؟ هر دفه یه چیزیش میفته! الانم دکمه اش افتاد ..

مامان : ...


تا حالا تجریه شیلنگ داشتین؟ نمیدونید چی جاشو خوب میکنه؟

جمعه ۵ شهریور ۹۵ , ۱۷:۳۷ •°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
خخخخخ 
پماد بزنید حتما خوب میشه
باوشه حتما میزنم :|
جمعه ۵ شهریور ۹۵ , ۲۳:۲۸ یه آدم معمولی ..
خسته نباشید.
ممنون :دی
شنبه ۶ شهریور ۹۵ , ۱۰:۲۴ مَهسا هَسدَم ツ.
://////

اخ 
خخخخه
:°(
داغون کردی لباسو ک! :))) فدا سرت ;)
خخخ :دی
کاش مامانمم فدا سرت میگفت :)
کلی خندیدم :))))))))))))))))))
D:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
به نو پایی اینجا توجه نکن ! نویسنده اش سال هاست که در این کار است!هرچند که نوشته هایش نابالغ است.

اینجا یک صفحه مجازی نیست بلکه صفحه ای از دل نویسنده است که دوست دارد همراه داشته باشد.

اگر از اینجا گذر کردی و خطی از دل نوشته هایش را خواندی ، یادگاری ای برای او بگذار ...
Designed By Erfan Powered by Bayan